آیه 16 سوره مؤمنون
<<15 | آیه 16 سوره مؤمنون | 17>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و آنگاه روز قیامت به یقین تمام مبعوث خواهید شد.
آن گاه شما مسلماً روز قیامت برانگیخته می شوید.
آنگاه شما در روز رستاخيز برانگيخته خواهيد شد.
باز در روز قيامت زنده مىگرديد.
سپس در روز قیامت برانگیخته میشوید!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«تُبْعَثُونَ»: به زندگی دوباره باز گردانده میشوید.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
ثُمَّ إِنَّكُمْ بَعْدَ ذلِكَ لَمَيِّتُونَ «15»
سپس بدون ترديد بعد از آن (مراحل) مىميريد.
ثُمَّ إِنَّكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ تُبْعَثُونَ «16»
آن گاه شما روز قيامت برانگيخته مىشويد.
نکته ها
خداوند در اين آيات، مردن را قطعى و حتمى شمرده است، در اين جا ذكر كلامى از اميرالمؤمنين عليه السلام مناسب است:
فلو أن احدا يجد الى البقاء سلما او لدفع الموت سبيلا لكان ذلك سليمان بن داود عليه السلام الذى سخر له ملك الجن و الانس، مع النبوة و عظيم الزلفة ... رمته قسى الفناء بنبال الموت. «1»
حضرت فرمود: اگر كسى براى ماندن هميشگى در دنيا چارهاى مىانديشيد يا براى برطرف كردن مرگ راهى مىيافت، او سليمان پسر داود عليه السلام بود كه بر جن و انس حكومت داشت، علاوه بر آن كه پيامبر بود و مقام و منزلتى بزرگ داشت ... (با اين حال) كمانهاى نيستى با تيرهاى مرگ، او را از پاى درآوردند (و از جهان هستى رخت بربست).
آيهى قبل سير تكامل خلقت انسان را بيان و خداوند به خود تبريك گفت، اين دو آيه نيز مراحل نهائى تكامل را پس از مرگ بيان مىكند.
«1». نهج البلاغه، خطبه 182.
جلد 6 - صفحه 89
پیام ها
1- مرگ نابود شدن نيست، مرحلهاى از تكامل است. «ثُمَّ إِنَّكُمْ بَعْدَ ذلِكَ لَمَيِّتُونَ»
2- مرگ، سرنوشت قطعى انسان است. ثُمَّ إِنَّكُمْ ... لَمَيِّتُونَ ( «ان» و حرف «لام» و جملهى اسميّه همه نشانهى تأكيد است)
3- آفرينش انسان، هدفدار است. «ثُمَّ إِنَّكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ تُبْعَثُونَ»
4- ميان مرگ ورستاخيز فاصله طولانى است. ( «ثُمَّ» نشان فاصلهى طولانى است)
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
ثُمَّ إِنَّكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ تُبْعَثُونَ «16»
مرتبه نهم: ثُمَّ إِنَّكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ تُبْعَثُونَ: پس بتحقيق شما روز قيامت برانگيخته گانيد، يعنى زنده شوندگانيد و محشور شويد به موقف حساب و جزاء.
تبصره: مردن كه اعدام حيات دنيوى است، و بعث كه اعاده ارواح است به اجساد، هر آينه دو دليل متقنى است بر اقتدار عظيم خداوند حكيم بعد از ايجاد و اختراع؛ و نيز خداوند سبحان اخبار فرموده كه اين بينه عجيبه مبينه بر نيكوترين اتقان و استحكام، شكسته و ويران شود به مردن به سبب حكمت و مصلحت و
«1». سوره حجر- آيه 99.
جلد 9 - صفحه 118
غرض صحيح كه اعاده و حشر در قيامت و بقاء ابدى باشد. و اين قسمت منع ننمايد حيات عالم قبر و برزخ را، زيرا اثبات زنده شدن در قيامت نفى نمىكند زنده بودن در عالم برزخ را، و آيات ديگر نيز اثبات آن نموده، از جمله آيه شريفه:
«كَيْفَ تَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَ كُنْتُمْ أَمْواتاً فَأَحْياكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ». «1» خاتمه: آيه شريفه دلالت دارد بر فساد قول نظّام در اينكه انسان همان روح مىباشد، و قول معمر كه انسان چيزى است كه منقسم نشود و جسم نيست.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ طِينٍ «12» ثُمَّ جَعَلْناهُ نُطْفَةً فِي قَرارٍ مَكِينٍ «13» ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظاماً فَكَسَوْنَا الْعِظامَ لَحْماً ثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقاً آخَرَ فَتَبارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِينَ «14» ثُمَّ إِنَّكُمْ بَعْدَ ذلِكَ لَمَيِّتُونَ «15» ثُمَّ إِنَّكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ تُبْعَثُونَ «16»
ترجمه
و بتحقيق آفريديم انسانرا از خلاصهئى از گل
پس گردانيديم او را نطفهئى در جايگاهى استوار
پس گردانديم آن نطفه را خونى بسته پس گردانديم آن بسته خون را پاره گوشتى پس گردانديم آن پاره گوشت را استخوانها پس پوشانيديم آن استخوانها را گوشتى پس آفريديم آنرا آفريدن ديگر پس برتر آمد خدا كه بهترين آفرينندگانست
پس همانا شما بعد از اين هر آينه مردگانيد
پس همانا شما روز قيامت برانگيخته ميشويد.
تفسير
- خداوند سبحان پس از بشارت اهل ايمان بنعيم جاودان در آيات سابقه بيان قدرت كامله خود را در خلقت ايشان فرموده باين تقريب كه بحقيقت و راستى خلق نموديم ما آدمى را از خلاصه و صفوه كشيده شده از گل چنانچه قمّى ره نقل نموده كه فرمود سلاله صفوه از خوردنى و آشاميدنى است كه نطفه ميشود و نطفه اصل آن سلاله است و سلاله صفوه خوردنى و آشاميدنى است و خوردنى از اصل گل است و اين معناى قول خداوند تعالى است كه فرموده من سلالة من طين و بعضى گفتهاند مراد از انسان آدم ابو البشر است و ضمير در ثمّ جعلناه راجع بنسل او است و او مخلوق از سلاله طين بوده و بعضى گفتهاند مراد از طين او است كه از گل خلق شده و منى سلاله و كشيده شده از او است كه مبدء خلق آدميزاد است و معلوم است كه منقول قمّى ره و قول امام امام اقوال است كه بدون تقدير و تكلّف است و پس از بيان مبدء خلقت بنى آدم براى بيان احوال طاريه بر آن بر سبيل اختصار فرموده پس گردانديم او را بعد از تحوّلات زيادى نطفهئى و جاى داديم آنرا در جايگاه محكم پا بر جائى تا متمكّن و جاى گير باشد در آن كه رحم است و مهيّا شده براى قبول و پرورش نطفه و قمى ره نقل نموده كه فرمود يعنى در انثيين پس
جلد 3 صفحه 632
در رحم و پس از آن آفريديم و پديد آورديم نطفه را بصورت علقه پس گردانديم علقه را مضغه و آنرا استخوانها و پوشانيديم استخوانها را بگوشت و بيان الفاظ و مدت اين تحوّلات در اوائل سوره حج ذكر شد و ضمير در جعلناه يا راجع است بانسان باعتبار آنكه مقصود بيان پيدايش او است يا راجع بسلاله باعتبار آنكه مسلول يا ماء است كه گفتهاند و بنظر حقير محتمل است راجع بطين باشد كه اقرب است و اينكه از تحوّل آن بنطفه تعبير بجعلنا فرموده و از ساير تحوّلات بخلقنا براى آنستكه آن يك تحوّل محسوس مشاهدى نيست كه مناسب با پديد آوردن باشد بخلاف ساير تحوّلات كه پديدار و مناسب با خلقنا است كه بمعناى پديد آوردن است و باعتبار متضمّن بودن آن معناى گرداندن را متعدى بد و مفعول شده و چون عظم اسم جنس است و واحد و كثير در آن يكسان بجاى عظام در هر دو جا عظم نيز قرائت شده پس خداوند كه كبريائى سزاوار او است بخود باليد و فرمود پس ايجاد و خلق فرموديم آنرا يك نوع خلق ديگرى كه بكلّى مباين بود با خلق اوّل لذا قمّى ره فرموده از قول امام عليه السّلام كه آن نفخ روح است در او پس بهتر و برتر و بالاتر آمد و مستحق تعظيم و ثنا شد آنخداوندى كه بهترين آفرينندگان است آفرين بر آن صانع قديرى كه از هر يك از اجزاء عالم كبير نمونهئى در جسمى صغير قرار داد و آنرا مظهر اسماء و صفات خود فرمود كه اشرف موجودات و خلاصه كائنات و انبياء عظام و اوصياء كرام از آن نوع بوجود آمدند و عالم را زينت دادند و در توحيد از امام رضا عليه السّلام نقل نموده كه باين آيه و غير آن استدلال فرمود بر جواز اطلاق خالق بر غير خدا و تمام افراد اين موجود عجيب و صنع غريب براى حكم و مصالحى مسلّما خواهند مرد و روز قيامت براى وصول بپاداش اعمالشان دو مرتبه زنده و برانگيخته خواهند شد و منافات ندارد با آنكه در قبر يا در رجعت يا باعجاز انبياء و اوليا و خواست خدا در اين عالم هم زنده شوند چون اثبات شىء نفى ما عدا نميكند.
جلد 3 صفحه 633
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
ثُمَّ إِنَّكُم يَومَ القِيامَةِ تُبعَثُونَ «16»
پس از مردن روز قيامت زنده ميشويد و مبعوث ميگرديد که يكي از اسامي آن روز يوم البعث است که اسامي آن روز بالغ بر پنجاه اسم است هر كدام به مناسبتي يوم القيامة چون قيام ميكنند (فَإِذا هُم قِيامٌ يَنظُرُونَ) زمر آيه 68 معاد به مناسبت عود روح به بدن، بعث به مناسبت مبعوث شدن براي رسيدگي يوم الحساب براي محاسبه يوم الحشر چون جن و انس محشور ميشوند، يوم التغابن چون تمام غبن دارند، و هكذا اسامي که در قرآن و در اخبار ذكر شده که ما در همان جلد سيم كلم الطيب ذكر كردهايم، و اينکه روز از اصول دين مقدس اسلام، بلكه جميع اديان عالم است، چنانچه قبلا ذكر شد که فقط طبيعي دهري که به هيچ مذهب و ديني معتقد نيست منكر است، بلكه گذشت که اگر معاد نباشد دستگاه خلقت بعث رسل انزال كتب جعل دين بيان احكام و غير اينها تمام لغو و عبث ميشود و محال است فعل قبيح و لغو و ظلم از خداي متعال صادر شود.
371
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 16)- ولی برای این که این تصور پیش نیاید که با مردن انسان همه چیز پایان میگیرد پس این آفرینش با این همه شکوه و عظمت برای این چند روز زندگی امری بیهوده بوده است بلا فاصله میافزاید: «سپس در روز قیامت (بار دیگر به زندگی باز میگردید و) بر انگیخته میشوید» البته در سطحی عالیتر و در جهانی وسیعتر و گستردهتر (ثُمَّ إِنَّکُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ تُبْعَثُونَ).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم